لبخند خدا

شیرین زبونی های کودکم 9

1389/10/29 9:05
نویسنده : پرنیان
234 بازدید
اشتراک گذاری
متین: میکی موس بیا برات چایی دم کنم تشنته


دارم اتاق پسرک رو جمع و جور می کنم باصدای بلند: آقا متین دارم اتاقت رو جمع وجور می کنم(یعنی که تشریف بیارید برای کمک)

متین از تو هال تکون نمی خوره و با صدایی بلند تر از من: مرسی دستت درد نکنه مامان!!!!!!!!


آقای پدر :می دونستی خیلی دوست دارم ؟

متین: بله می دونستم.


بعد از کلی شیرین زبونی و دلبری برای مامان

مامان: الهی فدات شم .

متین: (با غلظت تمام) الهی آمین.


الهه سرما خورده و سرفه می کنه

متین:الهه دود رفته تو گلوت؟





پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به لبخند خدا می باشد